۱۳۸۷ دی ۱۰, سه‌شنبه

عکسهای تازه از فاجعه تخریب آرامگاه کوروش توسط برادر پاسدار رانت خوار طالبیان
















شب گذشته تلویزیون صدای آمریکا در برنامه میزگردی با شما به بررسی تخریب یا مرمت آرامگاه کوروش پرداخت. این در حالی بود که خبرگزاری مهر طی خبری با عنوان 28 سئوال کارشناسان عکسهای جدیدی را از روند تخریب آرامگاه کوروش منتشر کرد. در بین سئوالات کارشناسان سئوالی مربوط به شرکت پیمانکار مرمت وجود دارد که پاسخگوی بسیاری از سئوالات آنهاست.




بر اساس این پرسش معلوم می شود که محمد حسین طالبیان که برادرش از مقامات ارشد وزارت اطلاعات است با تاسیس شرکتهای صوری با خودش قرار داد بسته و برای کاهش هزینه های مرمت از عده ای مرمت گر محلی که سواد اینکار را ندارند استفاده کرده است. جالب اینجاست که در میان مرمت گران سیروس زارع پیش از این قصاب بوده است و یکی دیگر از مرمتگران شومینه ساز است.


کارشناسان در این سئوال خود می پرسند محوطه میراث جهانی تخت جمشید، محوطه میراث جهانی پاسارگاد، محوطه تاریخی نقش رستم، محوطه میراث جهانی چغازنبیل و هفت تپه، تدریس در چندین دانشگاه معتبر داخلی، مدیرعاملی شرکت خصوصی فن و هنر آسیا (شرکت فوق در تاریخ 15/6/1385 تحت شماره 279960 در اداره ثبت اسناد کشور به ثبت رسیده) و عضویت در شرکت خصوصی پرند پیمایش (شرکت مهندسی پرند پیمایش (با مسئولیت محدود) در تاریخ 11/11/83 تحت شماره یکصد و پنجاه و یک در اداره ثبت اسناد سیاهکل به ثبت رسیده) و ترجمه کتاب تخصصی را انجام دهد و بدون جوابگوئی به سئوالهای علمی یکی از کارهای صورت گرفته در محدوده مدیریتی اش از سوی مسئولین بازخواست نگردد؟


چریک آنلاین عکسهای تازه مهر را دوباره منتشر می کند.

۱۳۸۷ دی ۴, چهارشنبه

خبر بدون سانسور تجاوز عضو فعال بسيج در شهرستان دهدشت به 200 كودك از جمله فرزندان مقامات


يك عضو فعال پايگاه بسيج مقاومت در شهرستان دهدشت به نام محمد افشين با همكاري يك گروه شش نفره به 200 كودك تجاوز كرده است كه در ميان اين 200 كودك، فرزندان مقامات رسمي شهر نيز وجود داشته اند.
اين خبر را خبرگزاري مهر با سانسور كامل منتشر كرد و در خبري كه از محمد افشين با عنوان «م.الف» نام برده است به بسيجي بودن وي اشاره نكرد و همچنين تعداد كودكان مورد تجاوز قرار گرفته را 80 كودك نوشت.
محمد افشين به عنوان عضو فعال بسيج شهرستان دهدشت جزو كساني بود كه در اين شهرستان به عنوان «امر به معروف و نهي از منكر» با بسياري از جوانان اين شهر برخورد مي كرد و حتي امر به معروف و نهي از منكر او 5 تا 6 درگيري ميان او و مردم را رقم زد.
اين عضو بسيج كه خود را فردي مذهبي و معتقد به نظام معرفي مي كرد در يكي از برنامه هايي كه در مسجد برگزار شده بود به مقامات انتظامي دهدشت مي گويد به هيچ وجه وضعيت امنيت دهدشت رضايت‌بخش نيست و خواستار واگذاري بخشي از مسئوليت‌هاي امنيتي و اجرايي نيروي انتظامي به خود و گروه ايشان در پايگاه بسيج مقاومت مي شود.
شيوه تجاوز او به 200 كودك يادشده به اين ترتيب بوده كه او و ديگر دوستان بسيجي‌اش از كودكان در حال تجاوز فيلمبرداري مي كردند و بعد آن ها را به پخش اين فيلم ها تهديد و مجبور مي كرده اند تا ديگر دوستان خود را به محل استقرار آن ها ببرند.
يكي از كودكان مورد تجاوز قرار گرفته وقتي نمي تواند فرد ديگري را براي تجاوز در اختيار محمد افشين قرار دهد برادر سه ساله خود را در اختيار آن ها قرار مي دهد.
محمد افشين كه با نام «ممد آتاري» به اغفال 200 كودك پرداخته بر روي برخي ديوارهاي شهر نام «ممد آتاري» را مي نوشته تا اين كودكان هرگز حضور و ترس از او را فراموش نكنند و راز او را با والدين خود يا ديگران در ميان نگذارند.

۱۳۸۷ آذر ۳۰, شنبه

سكوت هيات نظارت بر مطبوعات در برابر انتشار غيرقانوني روزنامه خورشيد

انتشار غير قانوني روزنامه خورشيد در حالي ادامه دارد كه هيات نظارت بر مطبوعات تا كنون هيچ‌گونه دستوري مبني بر توقيف يا منع انتشار اين روزنامه صادر نكرده است.
بر اساس قانون مطبوعات و آيين نامه مصوب هيات نظارت بر مطبوعات، انتشار روزنامه بدون تعيين و معرفي مدير مسوول به هيات نظارت بيش از دو ماه غيرقانوني است و روزنامه خورشيد از بدو انتشار نتوانسته مدير مسوول خود را انتخاب كند.
روزنامه خورشيد در شناسنامه صفحه آخر خود تنها از فردي به نام «محسن احمدي» به عنوان رييس شوراي سياست‌گذاري نام برده بود كه نام وي را نيز در شماره امروز خود (شنبه 30/9/87) از شناسنامه حذف كرده است. با اين همه حتي درج نام محسن احمدي به عنوان رييس شوراي سياست‌گذاري نيز اين مشكل حقوقي را برطرف نمي كند؛ چرا كه عناويني همچون «سردبير» و «رييس شوراي سياست گذاري» نزد مراجع قضايي و دولتي فاقد جايگاه حقوقي هستند.
هيات نظارت بر مطبوعات به همين دليل تاكنون انتشار بسياري از نشريات كشور را متوقف كرده و در مواردي كه اين نشريات به طيف‌هاي اصلاح‌طلب و منتقد مربوط مي شده،‌ دستور توقيف و منع انتشار را بدون فوت وقت به آن‌ها ابلاغ مي‌كرد؛ اما با وجود گذشت بيش از دوماه انتشار مداوم روزنامه خورشيد، اين هيات هيچ‌گونه واكنشي نشان نداده است.
روزنامه خورشيد كه به صاحب امتيازي سازمان تامين اجتماعي و با سرمايه موسسه فرهنگي-هنري آتيه منتشر مي‌شود از نخستين روزهاي آغاز به كار خود با تنش‌هاي داخلي ميان اعضاي تحريريه، مديران تحريريه و مديران گرداننده روبه رو بود و همين اختلاف‌ها تغييرهاي پي در پي كاركنان آن و بي‌ثباتي را در تمامي سطوح يادشده رقم زد. بي‌ثباتي در مديريت و اختلاف‌هاي موجود، روزنامه خورشيد را با ضعفي انكار ناپذير در توليد و عرضه محتوا مواجه ساخت؛ تا آن‌جا كه اعتراض رييس سازمان تامين اجتماعي، مشاوره رسانه اي رييس جمهور و وزير رفاه و تامين اجتماعي را برانگيخت.
اختلاف ها در روزنامه خورشيد به جايي رسيد كه جعفر بهداد –مديرعامل خبرگزاري ايرنا- و كاوه اشتهاردي –مديرمسوول روزنامه ايران- كه عضو شوراي سياستگذاري روزنامه بودند توانستند شرايط حذف «محسن احمدي» را از رياست اين شورا ايجاد كنند. اما با اين حال مديريت روزنامه به اين دو نفر نيز نرسيد و چنان كه پيداست تيم سومي در راه است كه به زودي مديريت خورشيد را به عهده خواهد گرفت.
با نزديك شدن به انتخابات قرار است روزنامه خورشيد به عنوان يكي از اصلي‌ترين روزنامه‌هاي حامي دولت ايفاي نقش كند اما اين روزنامه تاكنون نتوانسته به اختلافات داخلي خود پايان دهد و ماموريت اصلي خود را آغاز كند.

۱۳۸۷ آذر ۲۵, دوشنبه

وام 200 میلیارد توماني «قوامين» به حجت‌الاسلام مرتضي آقا تهراني متهم رديف اول تخريب تئاتر شهر




حجت‌الاسلام مرتضي آقا تهراني با دريافت وام 200 میلیارد توماني از موسسه مالي و اعتباري قوامين براي ساخت مسجد ولي عصر متهم رديف اول تخريب ساختمان تئاتر شهر است.
به گزارش چريك آنلاين، حجت الاسلام مرتضي آقاتهراني كه به معلم اخلاق دولت نهم نيز مشهور است و در حال حاضر نمايندگي مردم تهران را در مجلس شوراي اسلامي به عهده دارد در سال 1382 و با موافقت محمود احمدي‌نژاد –شهردار آن زمان- پروژه ساخت مسجد ولي عصر را در ضلع جنوبي تئاتر شهر آغاز كرد. وام ساخت اين مسجد را نيز موسسه مالي و اعتباري قوامين با موافقت محمدباقر قاليباف –سردار آن‌زمان و شهردار كنوني- به حجت الاسلام مرتضي آقاتهراني پرداخت كرد.
علت ساخت اين مسجد در ضلع جنوبي تئاتر شهر نيز درخواست مردم محله و نياز آنها به مسجد اعلام شده بود، در حالي كه خيابان ولي عصر و حتي كوچه هاي منتهي به آن نيز داري بافتي تجاري و اداري هستند كه حضور مسجد در اين منطقه به افت قيمت و تا حدودي كسادي كار مغازه هاي اطراف منجر خواهد شد و به نظر نمي رسد ساكنان حوالي چهارراه ولي عصر اشتياقي براي ساخت مسجد نشان داده باشند. منازل مسكوني اين محله نيز بيشتر مسيحي و جزو اقليت هاي مذهبي هستند.
دعواي دولت و شهرداري از يك سو و نفوذ و جايگاه مرتضي آقاتهراني و حمايت رييس جمهوري از ايشان از ديگر سو باعث شده بود تا پيش از اين مقصر اصلي ترك خوردن ديوار و سقف سالن قشقايي، تونل «متروي تهران» اعلام شود در حالي كه از يك ماه پيش رفته رفته كارشناسان شهرداري و ميراث فرهنگي بارها اعلام كردند عمليات حفاري مربوط به ساختمان ضلع جنوبي تئاتر شهر بحران ريزش تئاتر شهر را رقم زده است.
با آن كه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز بر اين نكته صحه گذاشت اما نه وزير و نه هيچ يك از مديران و مسوولان مرتبط با اين موضوع نام واقعي ساختمان نيمه كاره‌ي ضلع جنوبي تئاتر شهر را به كار نبردند و به جاي نام مسجد ولي عصر همواره از مجتمع فرهنگي و يا مجتمع فرهنگي و اداري نام بردند. همچنين نامي از مسوول ساخت پروژه مسجد ولي عصر نيز هرگز به ميان نمي آيد.
وام 200 میلیارد تومانی «قوامين» به مرتضي آقاتهراني براي ساخت مسجد ولي عصر در سال 82 به وي پرداخت شد؛ اما پروژه مسجد ولي عصر پس از پنج سال از مرحله گودبرداري و پي‌ريزي فراتر نرفته و اكنون متوقف مانده است.
در آغاز مراحل گودبرداري مسجد ولي عصر ديوار و سقف سالن قشقايي كه جنوبي‌ترين سالن نمايش تئاتر شهر بود ترك برداشت و سازندگان اين پروژه با مشاوره‌ي شهرداري منطقه 11 تنها به كشيدن ديواري ميان تئاتر شهر و مسجد خود اكتفا كردند تا در صورت تخريب تئاتر شهر به پروژه آن‌ها آسيبي وارد نشود.
در تمامي نشست‌هاي مشترك سازمان ميراث فرهنگي، مترو، تئاتر شهر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نماينده شهرداري منطقه 11 و حجت الاسلام مرتضي آقاتهراني حضور نداشته‌اند.
مجوز ساخت مسجد در ضلع جنوبي تئاتر شهر با دستور مستقيم احمدي‌نژاد در سال 1382 صادر شد و در همان تاريخ نيز موسسه مالي و اعتباري قوامين با موافقت و رضايت محمدباقر قاليباف وام 200 میلیارد توماني را به مرتضي آقاتهراني –از شاگردان مصباح يزدي- پرداخت كرد.

۱۳۸۷ آبان ۲۵, شنبه

عملیات کثیف رسانه ای روزنامه ایران برای گرفتن رای اعتماد صادق محصولی از نمایندگان مجلس هشتم ( عکس ها را ببینید )



























روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت جمهوری اسلامی در یک اقدام بی سابقه، طی دستور العملی کتبی، تمامی خبرنگاران سرویس های استانی ویژه نامه ایران زمین را ملزم کرده است تا با اعمال فشارهای ژورنالیستی گوناگون نمایندگان مردم شهرستانهای کوچک و بزرگ استانهای مختلف کشور را وادار به دادن رای به صادق محصولی وزیر پیشنهادی محمود احمدی نژاد برای وزارت کشور نمایند.این عملیات سازمان یافته با پشتیبانی مستقیم شخص رئیس جمهور و صحنه گردانی کاوه اشتهاردی و دستور مستقیم وحید خاوه ای انجام می شود. در همین رابطه سعیده علیپور خبرنگاری که در سرویس استان خوزستان کار می کرد و مخالف اجرای این عملیات رسانه ای کثیف بود، روز گذشته از ویژه نامه های روزنامه ایران اخراج شد.روزنامه ایران که با پول مستقیم دولت از بیت المال اداره می شود، ارگان رسمی دولت های جمهوری اسلامی ایران است.

چنانکه در تصاویر ملاحظه می کنید، کاوه اشتهاردی و وحید خاوه ای از مسئولان سرویس های استانی روزنامه ایران زمین خواسته اندتا با توجه به معرفی محمد صادق محصولی به مجلس هشتم، به عنوان وزیر پیشنهادی کشور در دولت نهم، آنها تمام تلاش خود را برای جلب آرای نمایندگان مجلس هشتم بکار بندند.

متن نامه بدین شرح است:

مسئولان محترم سرویس های استانی

سلام علیکم
با احترام، با توجه به معرفی آقای مهندس محمد صادق محصولی به مجلس شورای اسلامی، به عنوان وزیر پیشنهادی کشور، لطفاً ترتیبی اتخاذ فرمایید تا موضوع فوق از طریق مصاحبهبا نمایندگان محترم مردم در مجلس و درج یادداشت شخصیت های اجتماعی _ سیاسی استان طی روزهای اخیر در روزنامه منعکس گردد. بدیهی است با توجه به زمان جلسه رأی اعتماد در مورخ 28/8/87 اقدام فوری مدنظر است و لازم است که منطبق بر نگاه دولت و بدست آمدن ارزیابی مثبت از حضور ایشان در وزارت کشور همراه باشد.

امضا: شورای سردبیری

۱۳۸۷ آبان ۱, چهارشنبه

چماقداران حادثه کوی دانشگاه، پرچمدار تبلیغات انتخاباتی احمدی نژاد در روزنامه ایران شدند















عملیات تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری دور دوم محمود احمدی نژاد در روزنامه ایران، با صدور حکم مدیرمسئولی ویژه نامه های شهرستانهای این روزنامه به " وحید خاوئی " عامل اصلی ربودن رئیس دانشگاه علم و صنعت در سال 1383 و از چماقداران اصلی ماجرای کوی دانشگاه، توسط " کاوه اشتهاردی " یکی دیگر از چماقداران حادثه 18 تیر سال 1378 که بطور غیر قانونی هم اکنون مدیرعامل و مدیر مسئول روزنامه ایران است، کلید خورد.
ویژه نامه های استانی روزنامه ایران که هم اکنون در 16 استان کشور بصورت رایگان توزیع می شود، پروژه ای کاملاً غیر اقتصادی است که صرفاً به منظور انجام تبلیغات گسترده برای انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری و حمایت بی شائبه از محمود احمدی نژاد، از تابستان سال گذشته، آغاز به کار کرد.

در جدیدترین گام برای شروع فاز دوم تبلیغاتی رئیس جمهور فعلی ایران که در ضعیف ترین ایام محبوبیت خود به سر می برد، کاوه اشتهاردی با برکناری رحیمی مدیر کاربلد مجموعه شهرستانهای این روزنامه، پروژه تبلیغاتی ستاد انتخاباتی محمود احمدی نژاد را کلید زده است.
به این ترتیب تمام مجموعه های مدیریتی روزنامه ایران هم اکنون دست چماقدران شناخته شده حادثه کوی دانشگاه سال 1378 به بعد افتاده است.این افراد که سرشناس ترین آنها عبارتند از کاوه اشتهاردی، وحید خاوئی، غلامحسین صادقیان، ابراهیمی، نادر بکایی و ... در حال حاضر به عنوان اصلی ترین پادوهای تبلیغاتی رئیس جمهور 13 درصدی ( محمود احمدی نژاد بر اساس نظرسنجی های معتبرترین مراکز نظرسنجی ایران، تنها 13 درصد آراء فعلی مردم ایران را می تواند از آن خود کند ) در روزنامه ایران گرد هم آمده اند. نگاهی به سابقه نامبردگان برای پی بردن به ماهیت آنها ضروریست:
1- کاوه اشتهاردی: مدیر عامل 29 ساله روزنامه ایران که یکی از چماق به دستان کوی دانشگاه بود و در جریان درگیری های 18 تیر موتورسیکلتش توسط دانشجویان به آتش کشیده شد و برای گم کردن رد هویتی خود در برابر دوربین های تلویزیون دانشجویان را یک مشت اراذل و اوباش و دانشجونما معرفی کرد. تلویزیون در حالی با وی تحت عنوان دانشجوی دانشگاه تهران مصاحبه می کرد که او اصلاً مدرک دیپلم هم نداشت. کاوه اشتهاردی در جریان کوی دانشگاه یکبار توسط پلیس امنیت دستگیر شد و هم اکنون پرونده ای امنیتی در پلیس امنیت تهران دارد. وی مدتها تحت پوشش خبرنگار به شناسایی خبرنگاران مخالف حکومت مشغول بود و مزد زحمات خود را از صفار هرندی وزیر فعلی وزارت ارشاد و سردبیر سابق روزنامه کیهان دریافت کرد.
2- وحید خاوه ای (خاوئی ): یکی از صفاک ترین چماق داران حادثه کوی دانشگاه و داماد سردار احمدي مقدم كه پيش از اين معاون منابع انساني و توسعه مديريت مشاوران جوان دولت نهم و مسوول دفتر مهدي هاشمي رئيس ستاد تبصره 13 بود و به تازگي براي ساماندهي برنامه هاي تبليغي احمدي نژاد از سوي كاوه اشتهاردي مدير مسئول روزنامه ايران به عنوان مدير مسئول روزنامه هاي استاني ايران (ايران زمين) منصوب شده است. وی یکی دیگر از چماقداران حادثه کوی دانشگاه است که عامل اصلی دزدیدن و ضرب و شتم مدیر دانشگاه علم و صنعت در سال 1383 بود.
3- غلامحسین صادقیان: خواهر زاده صفار هرندی و از اصلی ترین چهره های شناخته شده گروه های فاشر دوران خاتمی که تحت پوشش روزنامه نگار در روزنامه کیهان قلم می زد. او یکی از بد دهن ترین و از اصلی ترین اوباشی است که در حادثه کوی به جان دانشجویان افتاده بود و هم اکنون دبیر سرویس اجتماعی و سردبیر روزنامه عصر ایران است و بسیاری از روزنامه نگاران اصلاح طلب را به عوامل اطلاعاتی فروخته است. وی یکی از متوهم ترین اوباشی است که این روزها تحت عنوان روزنامه نگار در روزنامه ایران، فرمانروایی می کند.
4- نادر بکایی: عکاس سابق روزنامه یالثارات و تنها عکاسی که در شب حادثه 18 تیر از حوادث آن شب عکاسی کرده است و عکس هایش را در اختیار نهادهای اطلاعاتی قرار می داد. او هم اکنون دبیر عکس روزنامه ایران است.

۱۳۸۷ مهر ۲۱, یکشنبه

تظاهرات در بازار تهران/ بازار تعطيل شد

صبح امروز اهالي بازار تهران در اعتراض به قانون ماليات بر ارزش افزوده دست به تعطيلي گسترده مغازه هاي خود زدند. تجمع مردم و اهالي بازار باعث شد نيروي انتظامي در تمامي راسته هاي بازار مستقر شود. راسته ي لوازم خانگي فروشي بازار كه به سبزه ميدان معروف است نخستين راسته اي بواد كه تعطيل شد. مأموران نيروي انتظامي، گارد ضد شورش و همچنين نگهبانان بازار مردم از را از بازار بيرون ريختند. در ميان اهالي بازار تهران جسته و گريخته شعارهايي در اعتراض و انتقاد به سياست هاي اقتصادي دولت نهم شنيده مي شد.
بازار تهران همچنان فضاي ملتهبي دارد و هنوز نيروي انتظامي با مردم و اهالي بازار در تنش هايي مقطعي درگير هستند.

۱۳۸۷ شهریور ۱۶, شنبه

جزئيات حمايت تمام عيار احمدي‌نژاد و دولت از روزنامه خورشيد براي آغاز نبردهاي انتخاباتي

در حالی که علی اکبر جوانفکر مشاور رئیس جمهور پیش از این گفته دولت نهم در فکر راه اندازی تریبون جدیدی برای خود نیست و عبدالرضا مصری وزیر رفاه و تامین اجتماعی زمانی که در برابر فشار افکار عمومی قرار گرفت تاکید کرده بود که روزنامه خورشید تنها برای اطلاع رسانی در حوزه جامعه هدف فعالیت های سازمان تامین اجتماعی و وزارت رفاه منتشر خواهد شد اما در 7 شماره منتشر شده از این روزنامه زوایای جدیدی از برنامه دولتمردان احمدی نژاد آشکار شده است.
روزنامه خورشید که تاکنون 7 پیش شماره را روی کاغذ اعلا و بصورت تمام رنگی با صفحه آرایی متمایز از دیگر روزنامه های ایرانی منتشر کرده است گویا در تلاش است با افزودن به رنگ و لعاب چشمگیر خود جایگزینی برای خوانندگان روزنامه همشهری باشد.
اما نکته در خور توجه دیگر آن است که در این 7 شماره منتشر شده بجز شماره اول که برسم معمول توسط محسن احمدی مدیر مسئول آن نوشته شده ، در مابقی شماره ها سرمقاله نویسان این روزنامه شامل وزرا و معاونان رئیس جمهور بوده اند.
سرمقاله نویسان این روزنامه به ترتیب عبارت بوده اند از سید مجتبی ثمره هاشمی مشاور ارشد رئیس جمهور، عبدالرضا مصری وزیر رفاه و تامین اجتماعی، مرتضی تمدن مشاور اقتصادی رئیس جمهور ، حجت الاسلام حاج علی اکبری رئیس سازمان ملی جوانان ، غلامحسین الهام سخنگوی هیات دولت و علی کردان وزیر کشور.
به این ترتیب مشخص است که گرچه گردانندگان این روزنامه تلاش دارند با ظاهری دل فریب و در قالبی به ظاهر اجتماعی نگر وارد عرصه رسانه های کشور شوند ولی نمی توانند از حمایت معنوی بزرگان طیف خود نیز غافل باشند و در نتیجه تلاش دارند با ایجاد تریبونی به گستردگی 1.5 میلیون تیراژ اهداف انتخاباتی مردان دولت نهم را پیگیری کرده و آرمان های آنان را در جامعه بسط دهند.
در این راستا گفته می شود حمایت های حسین صفار هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و شخص محمود احمدی نژاد در راه اندازی این روزنامه بسیار موثر بوده است.
ناشر روزنامه خورشید سازمان تامین اجتماعی و موسسه فرهنگی آتیه است که اعضا هیات مدیره آن را تیم رسانه ای احمدی نژاد تشکیل می دهند. افرادی نظیر محمد جعفر بهداد مدیر عامل خبر گزاری جمهوری اسلامی و معاون سابق دفتر رئیس جمهور ، کاوه اشتهاردی مدیر مسئول روزنامه ایران ، محسن احمدی سخنگوی وزارت رفاه و تامین اجتماعی ، محمد پاریاب معاون سخنگو و دبیر سابق شورای اطلاع رسانی دولت ، قمری وفا مدیر کل رسانه ها ی ریاست جمهوری ، دمیر چی مدیر کل پارلمانی دولت ، فضایلی مدیر عامل سابق خبرگزاری فارس، یاسر مرادی مدیر کل اخبار خبرگزاری جمهوری اسلامی و بهرامی راد مدیر کل روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اداره کنند گان روزنامه خورشید هستند.
روزنامه خورشید قرار است در تیراژ میلیونی از عید سعید فطر انتشار منظم خود را آغاز کند و توزیع آن برعهده مدد جویان سازمان بهزیستی در سر چهار راه ها و با بهره گیری از شبکه توزیع شرکت شیر پگاه در سراسر کشور و ناوگان هواپیمایی آسمان انجام می شود.
چندی پیش نیز برخی سایت های خبری از طرح دولت برای توقیف روزنامه موقت همشهری توسط هیات نظارت برای جذب آگهی های این روزنامه به سمت روزنامه خورشید خبر داده بودند.

۱۳۸۷ شهریور ۳, یکشنبه

استفاده احمدي نژاد از چند مرتاض و جن گير هندي براي برخي تصميم ها

محمود احمدي نژاد در سفر خود به هند از مشاوره چند مرتاض و جن گير هندي براي برخي تصميم هاي كلان خود بهره گرفته است.
به گزارش چريك آنلاين به نقل از يك مقام آگاه، در سفري كه رئيس جمهور ايران حدود يك ماه پيش به كشور هند داشت، اسفنديار رحيم مشايي با شناسايي چند مرتاض و جن گير هندي امكان ملاقات احمدي نژاد با آن ها را فراهم ساخت و در اين ديدار مرتاضان هندي در مورد چند تصميم كلان رئيس جمهور به ايشان مشاوره دادند.
نيروهاي يكي از نهادهاي عالي امنيتي كشور نيز از ديدار مخفيانه مشايي با مرتاضان هندي تصويرهايي تهيه كرده اند كه اين تصويرها در حال حاضر مبناي برخي از تصميم گيري ها از سوي سران نظام قرار گرفته است.
يكي از اين تصميم ها مربوط به مذاكره با آمريكا بوده است.
پس از سفر هوشنگ اميراحمدي –رابط ميان آمريكا و ايران- به ايران وي در ديدار با رئيس جمهوري شرط مذاكره با آمريكا و لابي هاي صهيونيستي در اين كشور را منوط به اين دانست كه يكي از مديران ارشد دولت نهم به صورت لفظي با ملت اسراييل اعلام دوستي كند. از همين رو اسفنديار رحيم مشايي با هماهنگي دكتر محمود احمدي نژاد وظيفه رسانه اي كردن شعار دوستي با ملت اسراييل را به عهده گرفت.

۱۳۸۷ مرداد ۳۰, چهارشنبه

اسفنديار رحيم مشايي كاركنان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري را تهديد به اخراج كرد

در حال حاضر نامه اي به منظور حمايت از اسفنديار رحيم مشايي –رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و معاون رئيس جمهور- نوشته شده كه كاركنان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري موظف به امضاي آن شده اند.
به گزارش چريك آنلاين به نقل از يك منبع آگاه در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، كاركنان اين سازمان تهديد شده اند كه در صورت امضا نكردن نامه حمايت از اسفنديار رحيم مشايي از اين سازمان اخراج خواهند شد. تا كنون عده اي از كاركنان اين سازمان نامه يادشده را امضا كرده اند.
در حال حاضر نيز پارچه نوشته اي بر ديوار ورودي سازمان ميراث فرهنگي نصب شده كه بر آن نوشته شده است: «مرگ بر اسرائيل».
به دنبال اعتراض برخي از مراجع به ويژه
آيت الله نوري همداني، اسفنديار رحيم مشايي دست به اقدامات مشابهي زده تا از ميزان فشارها و اعتراض هاي موجود بكاهد.
چنان كه پيداست استعفاي طه هاشمي نيز به علت زير بار نرفتن وي براي امضاي اين تومار بوده است.

۱۳۸۷ خرداد ۲۶, یکشنبه

«آقای رییس جمهور مادرت رو....»! نتایج گفتن این جمله به رؤسای جمهور 16 کشور جهان

آمريکا
شما به رئيس‌جمهور امريکا می‌گوييد: «مادرت رو...»! ولی اتفاق خاصی نمی‌افتد، فقط شما معروف می‌شويد و دربارهء مادر رئيس جمهور کتاب می‌نويسيد و ميليون‌ها دلار درآمد کسب می‌کنيد! اما بعد از آن، رئيس‌جمهور از شما به دادگاه شکايت می‌کند و شما مجبور می‌شويد که بابت غرامت، همهء‌ پولتان را به رئيس‌جمهور بدهيد

انگلستان
شما به نخست‌وزير انگلستان می‌گوييد: «مادرت رو...»! نخست‌وزير هم به شما می‌گويد: مادر خودت رو

فرانسه
شما به رئيس‌جمهور فرانسه می‌گوييد: «مادرت رو...»! و بلافاصله ميليون‌ها نفر از مردم به خيابان‌ها می‌ريزند و در حمايت از شما، به رئيس‌جمهور می‌گويند: «مادرت رو...»! رئيس‌جمهور هم دربارهء جريحه ‌دار شدن احساساتش شعری می‌سرايد و آنرا در روزنامه‌ها و مجلات و راديو و تلويزيون منتشر می‌کند

ژاپن
شما به نخست‌وزير ژاپن می‌گوييد: «مادرت رو...»! نخست‌وزير تعظيم می‌کند و به شما می‌گويد: ببخشيد، ولی فکر نکنم مادرم از شما خوشش بياد

آلمان
شما به صدراعظم آلمان می‌گوييد: «مادرت رو...»! پليس به سراغ شما می‌آيد و به شما می‌گويد: لطفاً با مادر صدراعظم کاری نداشته باشيد

سوئد
شما به نخست‌وزير سوئد می‌گوييد: «مادرت رو...»! از مردم ر‌أی‌گيری می‌شود که آيا شما مادر نخست‌وزير را... يا نه؟! اگر رأی مثبت داده شود، شما مادر نخست‌وزير را...! ولی اگر رأی منفی داده شود، نخست‌وزير دست شما را در مقابل دوربين‌های تلويزيونی می‌فشارد و برای شما آرزوی موفقيت می‌کند

ترکيه
شما به رئيس‌جمهور ترکيه می‌گوييد: «مادرت رو...»! و رئيس‌جمهور هم اسلحه‌اش را در می‌آورد و به شما شليک می‌کند. اگر شما کُرد باشيد، رئيس‌جمهور مورد تشويق قرار می‌گيرد! وگرنه او را به دادگاه احضار می‌کنند و او در بين راه فرار می‌کند و به يونان پناهنده می‌شود

سوئيس
شما به نخست‌وزير سوئيس می‌گوييد: «مادرت رو...»! منشی دفتر نخست‌وزير با شما تماس می‌گيرد و شماره تلفن مادر نخست وزير را به شما می‌دهد تا شخصاً با خودش هماهنگ کنيد

هند
شما به نخست‌وزير هند می‌گوييد: «مادرت رو...»! نخست‌وزير شما را به خانه‌اش دعوت می‌کند و خاکستر مادرش را که سالها پيش مُرده به شما نشان می‌دهد و برای شما آواز می‌خواند و گريه می‌کند. شما هم متأثر می‌شويد و به خانه برمی‌گرديد و می‌بينيد که خانواده‌تان ناپديد شده‌اند و سالهای سال به دنبال خانوادهء‌ خود از اين شهر به آن شهر آواره می‌شويد و سرانجام در فقر و غربت، از غم و گرسنگی می‌ميريد و از داستان زندگی شما بيش از هزار و هفتصد فيلم سينمايی ساخته می‌شود

کانادا
شما به نخست‌وزير کانادا می‌گوييد: «مادرت رو...»! مادر نخست‌وزير خبردار می‌شود و مقاله‌ای فمينيستی در روزنامه چاپ می‌کند و تبعيض جنسی را به شدت مورد انتقاد قرار می‌دهد و از شما می‌خواهد که پدر نخست وزير را...ا

کلمبيا
شما به رئيس‌جمهور کلمبيا می‌گوييد: «مادرت رو...»! بعد وصيتنامه‌تان را می‌نويسيد و در اولين فرصت خود را دار می‌زنيد! چند روز بعد جسد شما را در حالی که طناب دار دور گردنتان است و با گلوله سوراخ ‌سوراخ شده‌ و با اسيد سوزانده شده‌ايد، پيدا می‌کنند! پزشک قانونی جسد شما را لاشهء سگ تشخيص داده و در حومهء شهر دفن می‌کند

چين
شما به رئيس‌جمهور چين می‌گوييد: «مادرت رو...»! رئيس‌جمهور هم به صورت لفظی، هم شما و هم خانواده‌ تان را...! سپس شما به همراه خانواده ‌تان به کرهء ‌ماه تبعيد می‌شويد

ايتاليا
شما به نخست‌وزير ايتاليا می‌گوييد: «مادرت رو...»! روزنامه‌ها خبر رسوايی مادر نخست‌وزير را چاپ می‌کنند و مافيا به خاطر شهوت زيادتان، به شما پيشنهاد همکاری در زمينهء تهيهء‌ فيلم‌های پورنو می‌کند! نخست‌وزير هم برای تلافی، يک بازی دوستانهء فوتبال بين تيم محبوب خودش و تيم محبوب شما ترتيب می‌دهد و داور بازی را می‌خرد و تيم محبوب شما را با نتيجهء مفتضحانه ‌ای شکست می‌دهد

روسيه
شما به رئيس‌جمهور روسيه می‌گوييد: «مادرت رو...»! فردای آن روز شما دچار يک سانحه شده و در تصادف با اتومبيل کشته می‌شويد! به خانوادهء شما اطلاع داده می‌شود که شما در حال مستی رانندگی کرده‌ايد و شدت تصادف چنان زياد بوده که بدن شما تکه ‌تکه شده است

عربستان
شما به رئيس‌جمهور عربستان می‌گوييد: «مادرت رو....»! همه به شما می‌خندند، چون عربستان رئيس‌جمهور ندارد! شما متوجه اشتباه خود می‌شويد و اين دفعه به پادشاه عربستان می‌گوييد: «مادرت رو...»! همه از خنده دست می‌کشند و پادشاه هم زبان شما را قطع می‌کند

ايران
چــــی؟! شما به رئيس‌جمهور ايران می‌گوييد: «مادرت رو...»؟؟؟!! متأسفم دوست من، ديگر دير شده! خيلی وقت است که رئيس‌جمهور ایران نه تنها مادرت رو، بلکه خودت و خواهر و برادر و پدر و اقوام و همسر و فرزندانت رو...!
خبر نداری....!!!!

۱۳۸۷ خرداد ۲۵, شنبه

اتهام سردار زارعی زنای محصنه اعلام شد

در پرونده سردار زارعی فرمانده پیشین نیروی انتظامی استان تهران اتهام وی زنای محصنه اعلام شده است.
این در حالی است که هیچ گونه اطلاع رسانی در مورد زنی که با ایشان این ارتباط نامشروع را داشته صورت نمی گیرد و حتی اعلام نشده که این زن در کدام بازداشتگاه به سر می برد و اصلا آیا دستگیر شده یا خیر.
در قانون مجازات اسلامی حدی که برای زنای محصنه تعیین شده برای مرد اعدام و برای زن سنگسار است.
سردار زارعی در حال حاضر با یک قرار وثیقه ی 50 میلیون تومانی آزاد شده است و از تمام لابی ها و ارتباطات خود برای بیرون آمدن از دایره این اتهام بهره می گیرد.

۱۳۸۷ خرداد ۲۳, پنجشنبه

خمینی را با کفن خامنه ای دفن کردند+عکس


جنازه خمینی در یک شکار عکس کاملاً اتفاقی، صحنه تکه پاره شدن کفن خمینی به دست انبوه عزاداران که در تاریخ ثبت گردبد.



عبدالحسینی عکاس -همان نوزده سال پیش حاضر نشده بود این عکس را به مشتری های دو میلیون تومانی خارجی هم بفروشد. می گوید رهبرخامنه ای - به وی توصیه کرده از انتشار آن خودداری کند. ولی این عکس در بسیاری از وبلاگ ها و سایت ها منتشر شده و ممنوعیتش بی اثر شده است!
این را هم باید گفت که پس از این اتفاق تأسف بار، جنازه خمینی مجدداً به جماران منتقل شد و این بار کفنی که خامنه ای از مکه برای خود آورده بود، نصیب پیکرخمینی شد. امری که بسیاری مثل ناطق نوری (در برنامه فوق العاده بهمن 85) و صادقی رشاد آن را نوعی اعجاز محسوب می کنند! زیرا رهبر قبلی با کفن رهبر بعدی به خاک سپرده شده است!!؟

۱۳۸۷ خرداد ۲۲, چهارشنبه

افشاگری های عباس پالیزدار با هماهنگی رئیس جمهور و رهبری صورت گرفت

به گفته ی یک منبع آگاه افشاگری های وسیع عباس پالیزدار که در آن فساد مالی بسیاری از روحانیون صاحب نفوذ تشریح شد با هماهنگی و رضایت کامل مقام معظم رهبری انجام شده است.
گفتنی است حتی عباس پالیزدار تا زمانی که از بابت حمایت رهبری اطمینان کامل حاصل نکرد حاضر نشد به چنین ریسکی دست بزند چرا که می دانست برای این افشاگری وسیع باید بالاترین مقام رسمی کشور از او دفاع کند در غیر این صورت سال های بسیاری را در زندان خواهد گذراند. هر چند که پالیزدار هم اکنون نیز در زندان به سر می برد اما این اقدام صرفا یک عمل نمایشی است و پالیزدار در زندان هم قرار است با زندان فاصله ی بسیاری داشته باشد.
از دیگر سو آن چه عباس پالیزدار را واداشت تا به این پیشنهاد احمدی نژاد تن دهد پرونده مالی وی بود که خبرگزاری فارس نیز شرح مفصل آن را با همکاری یک نهاد امنیتی-قضایی منتشر کرد. قرار بود پالیزدار با این اقدام انتحاری در آینده ای نه چندان دور شاهد بسته شدن پرونده اتهام مالی خویش باشد اما یک اشتباه بزرگ در محاسبات خویش مرتکب شد. رهبری و احمدی نژاد با استفاده از پرونده مالی پالیزدار به عنوان پاشنه ی آشیل وی با یک تیر دو هدف را نشانه گرفتند. نخست آن که اگر فردی با کارنامه روشن و سفید این افشاگری را انجام می داد ناگزیر بودند برای برهم نخوردن قاعده ی بازی از وی حمایت کنند و در جنگی تمام عیار با روحانیون فاسد شرکت کنند. از طرفی اگر دامه درگیری ها با روحانیون فاسد ادامه یافت می توانند پشت پالیزدار را خالی کنند و بگذارند که در برزخ دو پرونده قربانی شود.
رهبری و احمدی نژاد فقط قصد داشتند خیل گسترده ای از روحانیون را برای تعیین رهبر در آینده ای نه چندان دور در مشت خود داشته باشند و همچنین به برخی از آن ها که در هفته های اخیر ساز مخالفت با دولت نهم کوک می کردند یک گوشمالی مختصر بدهند و به نوعی گروکشی کنند.
روحانیونی مثل آیت الله مکارم شیرازی، امامی کاشانی، آیت الله یزدی،هاشمی رفسنجانی، شاهرودی و نظامیانی مثل محمدباقر قالیباف که در افشاگری های وسیع پالیزدار دامنه فساد مالی و اخلاقی آن ها علنی شد و به رسانه ها کشیده شد در حال حاضر چاره ای جز سکوت ندارند چرا که تمامی موارد تخلف صحت دارند؛ اما این طیف خواهند کوشید تا با توان مافیایی و زیرزمینی خود انتقام ضربه ای که به حیثیت آن ها وارد شده را بگیرند.

عباس پالیزدار ناگزیر است در برزخ پرونده مالی خود و پرونده افشاگری هایش باقی بماند و به امید ختم این قائله کوچکترین واکنش افشاگرانه مجددی از هماهنگی احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای به زبان نیاورد.

قربانی کردن پالیزدار بهترین روش بود تا رهبری هم به مقصود خویش در مورد گوشمالی برخی روحانیون برسد و هم مجبور نباشد دربرابر آن ها واکنشی قهرآمیز نشان دهد. بنابراین اتهامات مورد نظر از یک سو وارد شده و از دیگر سو با محاکمه پالیزدار قابل تکذیب است تا رهبری مجبور به واکنش نباشد.

عباس پاليزدار بازداشت شد




عباس پاليزدار شب گذشته به جرم اخلال در امنيت ملي بازداشت شد.


به گزاش برنا، به دنبال سخنراني اخير عباس پاليزدار در دانشگاه همدان که برخي از مقامات ارشد کشور را متهم به رانت خواري و ارتباط با مافياي اقتصادي کرده بود با شکايت مدعي العوم بازداشت شد.
گفتني است؛ دفتر پژوهش هاي مجلس و برخي از نمايندگان مجلس پيش از اين ادعاي وي را در خصوص نمايندگي کميته تحقيق و تفحص در قوه قضاييه را تکذيب کرده بودند.
همچنين روز گذشته برخي از رسانه ها از بدهي 63 ميليارد ريالي وي به بخش بانکي خبرداده بودند.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه

افشاگری های وسیع از تخلف انتخاباتی در آباده

جو عمومی شهرستان آباده و خرمبید در پی تخلفات متعدد انتخاباتی علیه نماینده فعلی این شهرستان در مجلس شورای اسلامی ملتهب گزارش شده است.
در روزهای اخیر افشاگری وسیعی از سوی منابع آگاه پیرامون حمایت‌های مالی و غیر قانونی یک موسسه توانبخشی -که خود را با یک مقام عالی‌رتبه مرتبط می‌داند- از رقیب انتخاباتی نماینده فعلی منطقه و همین طور چشم پوشی تخلفات و تقلب ها از سوی فرمانداری، صورت گرفته است.
برپایه این گزارش ها تأکید محمود محمدی و نامه نگاری های او به مقامات برای استیفای حقوق مردم منطقه از موسسه توانبخشی که امتیاز بهره برداری از معادن سنگ مرمر این منطقه را در اختیار دارد موجب شده است که مسئولین این موسسه صدها میلیون تومان به نفع رقیب انتخاباتی او هزینه کنند و به خرید آرای مردم بپردازند.
در شاخه ی دیگری از این افشاگری ها اعلام شده که بسیاری از نمایندگان فرمانداری آباده نیز با این پروژه همراه بوده و به تخلفات انتخاباتی از جمله عدم مهر کردن شناسنامه واکنش نشان نداده و آن را گزارش نکرده اند.
یک منبع آگاه در فرمانداری آباده اعلام کرده در حالی که میزان مشارکت در شهرهای آباده و خرمبید پایگاه های اصلی محمود محمدی حدود 30 درصد در دور دوم کاهش داشته اما این رقم در بوانات، پایگاه اصلی رقیب محمدی حتی یک درصد نیز کاهش نشان نمی دهد.
به گفته این منبع آگاه دلیل این علت رأی‌سازی در بوانات به طرق مختلف بوده است.
وی همچنین اعلام کرده رقیب محمدی در دور اول از دو شهرستان آباده و خرمبید کمتر از 500 رأی کسب کرده اما در دور دوم بیش از 15 هزار رأی داشته که به طور جدی مورد سوال است.
این منبع آگاه با اشاره به مشخص شدن برخی تخلفات در شمارش مجدد آرای چند صندوق در بوانات از سوی بازرسان به شورای نگهبان تصریح کرد: «واقعیت این است که نماینده فعلی آباده قربانی انجام وظیفه‌ی نمایندگی خود شده و متأسفانه بدعت خطرناکی در حال شکل گیری است چون موسسه‌ای که با استفاده از نام یک فقیه مشهور مرتکب تضییع حقوق عمومی شده هم اینک در تأیید نماینده مردم این منطقه نیز دخالت غیرقانونی می‌کند.»
وی افزود: «متأسفانه این تخلفات و تقلب ها با آگاهی بسیاری از مسئولین فرمانداری صورت گرفته و نمایندگان فرمانداری در صندوق ها وقوع تخلفات را گزارش نکرده اند.»

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۴, سه‌شنبه

شورای نگهبان در آزمون انتخابات آباده

انتخابات در آباده، خرمبید و بوانات موضوع اصلی گفت و گوهای مردم شده است در چند روز اخیر در هر جمعی که حضور داشتم چه کاسب ها و چه دانشجوها و چه سایر مردم، همه از وقوع یک شگفتی بزرگ در انتخابات مجلس حرف زده اند. با وجود آن که مردم نسبت به این وضعیت معترض هستند و احساس می کنند که با رأی و بالاتر از آن با حق قانونی و مسلم آن ها (همانطور که انرژی هسته ای حق مسلم ماست) بازی شده است اما در عین حال منتظر یک اتفاق مهمی هستند. در گفت و گو با دوستانم و همینطور با مردم در خیابان، تاکسی، بازار و... به این نتیجه رسیده ام که مردم آباده احساس می کنند تخلف و تقلب در انتخابات به حدی بوده است که حتی شورای غیرنگهبان هم نمی تواند چشم به آن ببندد چه برسد به شواری نگهبان که باید حافظ قانون اساسی و حقوق مردم باشد. نکته جالبی که من در این باره می توانم بگویم این است که تخلفات به ضرر نماینده ای بوده که به شدت به دنبال استیفای حقوق قانونی مردم از معادن سنگ مرمر این منطقه بوده است.
خب حالا اگر شورای نگهبان به سادگی از کنار این موضوع بگذرد آیا مردم این منطقه نمی پرسند که آن ها نگهبان چی هستند؟ به نظرم آقایان شورای نگهبان نه می توانند و نه وظیفه شرعی و قانونی آن ها اجازه می دهد که چشم بر تحریف عنوان نمایندگی ببندند و ناخواسته موجب بدگمانی مردم به مسأله انتخابات شوند.
من از دوستانم شنیدم که به برخی از آن ها در حوزه های رأی گیری هم پیشنهاد پول شده و هم این که اجازه یافته اند بیش از یک بار رأی بدهند البته ویژگی مشترک این حوزه ها آن بوده که مسولین اش علیه نماینده فعلی آباده موضع داشته اند. در این چند سالی که در انتخابات شرکت کرده ام هیچ وقت وضعیت را اینگونه ندیده ام و هیچ وقت ندیده ام که مردم اینگونه منتظر اعلام نظر شورای نگهبان در باره انتخابات باشند. فقط امیدوارم کسانی که در تهران نشسته اند و می خواهند نتیجه این انتخابات پرحاشیه را بررسی کنند بدانند که این روزها در بین مردم شایعه شده که یکی از چهره های سرشناس مرتبط با این شورا با کاندیدایی که می گویند تخلف وسیعی به نفع او شده از طریق موسسه ای که حق مردم این منطقه را در روز روشن می خورد و بالاتر از آن علیه نماینده آن ها که خواهان قطع این وضعیت بوده توطئه می کند، ارتباطاتی دارد . خدا کند راست نباشد اما شنیدم پول هنگفتی برای شکست دادن محمدی خرج کرده اند. نمی توانم رقم اش را بگویم چون باورتان نمی شود فقط بدانید که صحبت از 400-500 میلیون تومان است.
خب با این حساب شورای نگهبان اگر دامن خود را از این شائبه ها پاک نکند فردای روز قیامت در قبال این مردم چه پاسخی خواهند داشت.

سازمان میراث فرهنگی ایران هم خلیج فارس را خلیج عربی نامید

در كتاب مجموعه مقالات همايش باستان‌شناسي حوزه هليل، جيرفت در برخي از نقشه‌ها و مطالب از عنوان جعلي «خليج عربي» به جاي «خليج فارس» به كار رفته است.
مهندس صميمي، فعال حوزه ميراث فرهنگي، با بيان اين مطلب به خبرنگار «تابناك» گفت: در حالي كه دستگاه ديپلماسي كشور و نخبگان، در حال اعتراض به تحريفات تاريخي و جعل نام خليج فارس هستند، سازمان ميراث فرهنگي، اقدام به چاپ مجموعه مقالات همايش باستان‌شناسي حوزه هليل، جيرفت كرده كه در چندين نقشه چاپ شده در آن، عبارت مجعول خليج عربي (Arabian Gulf) به جاي خليج فارس (Persian Gulf) و از نام «Arabian Sea» به جاي نام تاريخي «Oman Sea» به كار برده شده است.
وي مدعي شد: يكي از اين نقشه‌ها، توسط «كوهل» آمريكايي تهيه شده و با وقاحت از عنوان خليج عربي و درياي عرب به جاي نام واقعي آنها استفاده شده است. جالب آن كه دبير همايش مذكور در مقدمه كتاب با تمجيد از نقش وي اشاره كرده كه وي و «كارلووسكي» به دلايل سياسي ميان دولت ايران و آمريكا از فرودگاه مهرآباد بازگردانده شده‌اند. اين تجليل يا اشاره در مقدمه كتاب چه توجيهي دارد؟
صميمي در ادامه افزود: در صفحه 308 اين كتاب در مقاله «ماسيمو و يداله» در تصوير نقشه ايران از نام جعلي خليج عربي استفاده شده و در صفحه 395 در ادامه مقاله «مياشيي كازانووا» به جاي « Persian Gulf» تنها نوشته شده است: Gulf و به جاي Oman Sea نوشته شده است: «Arabian Sea». همچنين در نقشه صفحه 416 اين كتاب، «فيليپ كوهل» ‌از نام‌هاي مخدوش «Arabian Gulf » و «Arabian Sea» بهره برده است.
اين كارشناس ميراث فرهنگي با انتقاد از عملكرد وزارت ارشاد گفت: كتاب مذكور با قيمت ده هزار تومان، چاپ و در بين مدعوين توزيع شد؛ هرچند پس از اين‌كه به اشتباه پي برده شد، درصدد جمع‌آوري سريع اين كتاب برآمدند، ولي اين خبر به گونه‌اي در خارج از كشور پخش شده است كه هم‌اكنون يكي از كشورهاي عربي منطقه، حاضر است ميليون‌ها دلار براي به دست آوردن آن هزينه كند.
صميمي ادامه داد: اينك اين پرسش به واقع براي قشر گسترده‌اي از فعالان فرهنگي، اساتيد و دانشمندان باستان‌شناسي كشور و همچنين تحليلگران و صاحبنظران مسائل فرهنگي و اجتماعي مطرح است كه آيا در ميان كابينه هفتاد ميليوني، يك نفر متخصص و متعهد وجود ندارد كه در ميان مديران ارشد سازمان ميراث فرهنگي و يا وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامي قرار گيرد تا در كمترين انتظار مردم، دست‌كم يك بار كتابي را كه با مقدمه معاون سازمان و تحت مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي چاپ مي‌شود، پيش از چاپ بخوانند؟
صميمي با تأكيد بر غيرسياسي بودن مطالب خود اشاره كرد: لبّ انتظار مسئولان عالي‌رتبه نظام عدالت‌طلبي است. به همين دليل از رسانه‌ها مي‌خواهيم در برابر اين‌گونه اقدامات كه در تقابل مستقيم با منافع ملي و هويت ملي سرزمينمان ايران است، سكوت نكنند و مسئله را براي اداي دين ملي و شرعي خود جداي از جبهه‌بندي‌هاي سياسي با جديت دنبال كنند.