۱۳۸۸ خرداد ۵, سه‌شنبه

اختلاس 4 ميليارد توماني در روزنامه‌ي دولتي ايران


روزنامه دولتي ايران با 4 ميليار تومان اختلاس روبه‌رو شده است. مدير مالي و اداري روزنامه دولتي ايران، که 2ميليارد تومان از حساب اين روزنامه اختلاس کرده است، ديشب متواري شد. هويت فرد يا افرادي که 2ميليارد تومان ديگر را اختلاس کرده‌اند هنوز مشخص نيست.
به گزارش چريک آنلاين، حجت‌اله نصرتي، مدير مالي و اداري روزنامه ‌ي ايران، 2 ميليارد تومان از حساب قرض‌الحسنه‌ي اين روزنامه، که به روزنامه‌نگاران تعلق داشت، اختلاس کرد و ديشب متواري شد.
عبدالرسول وصال، مديرمسوول پيشين روزنامه‌ي ايران، صندوق قرض الحسنه‌اي ويژه روزنامه‌نگاران تأسيس کرده بود و در ابتداي تأسيس، 500 ميليون تومان از حساب روزنامه به صندوق واريز کرده بود. اين صندوق 600 عضو داشت که هر ماه 40 هزار تومن از حقوق اين اعضا کسر و به حساب صندوق واريز مي شد و هر ماه به يکي از اعضا، وام تعلق مي‌گرفت. پس از اين‌که کاوه اشتهاري عهده‌دار مديرمسوولي روزنامه ايران شد حجت‌اله نصرتي را به سمت مدير مالي واداري اين روزنامه برگزيد. از هنگامي‌که صندوق قرض‌الحسنه ايران به نصرتي سپرده شد وام‌ها يه صورت نامرتب و هر چندماه يکبار به اعضا داده شد ولي همچنان هرماه 40 هزار تومان از حقوق روزنامه‌نگاران کسر مي‌شد. آخرين وامي که از اين صندوق داده شد مربوط به بهمن 1387 است. چندي پيش يکي از اعضاي هيات مديره صندوق استعفا داد و دليلش از استعفا اين بود که وام‌هاي صندوق نه به روزنامه‌نگاران عضو بلکه به افرادي خارج از روزنامه تعلق مي‌گيرد. اين در حالي‌ست که نصرتي ـ که مديرعامل صندوق هم بود ـ هرگز گزارش مالي به اعضاي صندوق نمي داد و فقط اشتهاردي و نصرتي حق برداشت از اين صندوق را داشتند.
اکنون از روزنامه‌ي دولتي ايران، 4 ميليارد تومان اختلاس که تکليف 2ميلياد تومان آن مشخص شد اما معلوم نيست که 2 ميليارد ديگر به وسيله چه شخص يا اشخاصي اختلاس شده است. هنگامي‌که عبدالرسول وصال روزنامه ايران را به کاوه اشتهاردي تحويل داد 6 ميليارد در حساب روزنامه بود اما چندي پيش اين روزنامه يکي از ساختمان‌هاي خود را فروخت تا بتواند بدهي‌هاي خود را پس دهد.

۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

بخواب بابا.. همین الان رفتم دیدم توی دفتر کارش نشسته

ناشناس گفت...

آبشخور اظهارات احمدی نزاد در خصوص پرونده هسته ایی جریان منابع نوریزاده صدای آمریکا امثال کاوه اشتهاردی روزنامه ایران است.اگر می خواهید به جریان سازی این باند که تخریب شخصیتهای نظام و دستاوردهای آن مورد هدف است، خاتمه دهید پرونده این فرد را از وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه بگیرید تا سوابق آنان معلوم و مشخص شود. مادر کاوه اشتهاردی فردی بود که در سال 74 در شب نشینی های شبانه در ارتباط با یک تشکل فراماسونری شرکت داشت. وضع حجابش ، و...دیگر خدا می داند حالا پسر همین آدم از خانم فائز هاشمی ایراد دینی می گیرد . بخدا واویلاست. احمدی نزاد پدر زنش عرق خور و شاگرد داروخانه است ضد حزب اللهی ها ست ، نه پدرش معلوم است نه مادرش حالا بزرگان نظام را تخریب می کند. به ضرس قاطع میگوییم این بحث ها برخورد های شخصی با شخصیتهای نظام نیست ، اینها ضد انقلاب و امام و رهبری و روحانیت هستند. اگر تعلل شود چیزی از نظام مردم و انقلاب که این همه فداکاری برای آن شده باقی نمی گذارند.

ناشناس گفت...

ای خالی بند کارشناس ناشناس.اون که بازم پشت میزشه.سرکارشه

ناشناس گفت...

بسمه تعالي

جوابيه موسسه فرهنگي مطبوعاتي ايران به مطالب دروغ برخي سايت هاي اينترنتي

موسسه فرهنگي مطبوعاتي ايران بدنبال انتشار خبرهاي دروغ و ساختگي چند سايت و وبلاگ بي هويت ، وجود هرگونه اختلاس را در اين موسسه به شدت تكذيب كرد.
در جوابيه روابط عمومي اين موسسه آمده است:
پس از اينكه برخي محافل و جريانهاي دروغگو ، در تبليغات منفي خود عليه روزنامه ايران و ادعاي واهي مبني بر وجود ضرر و زيان هاي اقتصادي در اين موسسه ناكام ماندند ، اكنون با شگردي نخ نماشده به دروغ تازه اي متوسل شده و مدعي اختلاس يكي از مديران اين مجموعه شده اند.
ضمن تكذيب قاطع اين دروغ تبليغاتي كه جز بازي انتخاباتي برخي افراد ناپاك ارزيابي نمي شود ، موارد ذيل را اعلام مي دارد.
1- معاون اداري مالي موسسه ايران در حال حاضر در محل كار خود مشغول به كار است . در عين حال ظرف 2 هفته اخير بحث جابجايي او با يكي از مشاوران وي مطرح بوده ، كه البته هنوز اين تصميم اجرايي نشده است. اين تغيير جايگاه ، امر پنهاني نبوده و خبر آن به پرسنل و مديران موسسه اعلام گرديده است . در صورتي كه برخي عزيزان ، چشم ديدن چنين تغييراتي كه بعضا بنابه دلايلي شخصي و يا با هدف ارتقا و تقويت سيستم انجام مي شود را ندارند ؛ كه البته انجام آن در تمامي موسسات امري عادي و معمول است ،‌ سعي خواهيم كرد در موارد بعدي حتما از ايشان استمزاج كرده و كسب اجازه نماييم!
2- درباره ادعاي دروغ مبني بر اينكه "روزنامه ايران براي پرداخت بدهي خود مجبور به فروش يكي از ساختمان هاي اداري شده" ،‌لازم بذكر است ، ساختمان مورد اشاره با 50 سال قدمت و با رعايت تشريفات قانوني به فروش رسيده و ساختمان جديد ديگري با ارزش بالاتري (حدودا 800 ميليون تومان بيشتر ) و با عمري حدود 25 سال كمتر از ساختمان قبلي تبديل به احسن شده و جايگزين آن شده است. سازمان آگهي هاي موسسه ايران درحال حاضر در اين ساختمان استقرار دارد.
3- موسسه ايران همچنين در دوره مديريت فعلي ، خريد يك ساختمان ديگر اداري را نيز در دستور كار خود قرارداده كه بحمدالله تاكنون 500 ميليون تومان آن به صورت پيش پرداخت واريز گرديده وليكن نهايي شدن اين معامله همچنان در جريان است.
4- در دوره اخير علاوه بر عملياتي شدن پروژه چاپخانه موسسه ايران و نهايي شدن مراحل پرداخت تسهيلات براي خريد ماشين آلات چاپ و ساخت ابنيه ، همچنين 2 دستگاه ماشين چاپ ،‌ يك دستگاه پليت ستر و ... به ارزش حدودي يك ميليارد و 700 ميليون تومان به صورت نقدي خريداري شده كه كل بهاي آن تاكنون پرداخت گرديده است.
5- درپاسخ به ادعاي دروغ عنوان شده درباره صندوق قرض الحسنه پرسنل لازم بذكر است فعاليت اين صندوق با مشاركت اعضا و حمايت موسسه ايران با قوت در حال انجام است. در دوره مديريتي فعلي حدود 396 نفر از پرسنل جمعا مبلغ يك ميليارد تومان وام دريافت كرده اند و موسسه ايران همزمان با افزايش حق عضويت ماهيانه پرسنل ، ميزان كمك خود را نيز به 2 برابر افزايش داده است . همچنين درباره ادعاي 2 ميليارد تومان اختلاس از اين حساب لازم بذكر است كه جمع موجودي حساب اين صندوق اعم از وام هاي پرداخت شده به پرسنل و نيز حق عضويت هاي اخذ گرديده ، حدود يك ميليارد تومان است ؛ پس چگونه مي توان چنين ادعايي را پذيرفت؟! ضمن اينكه تابحال حتي يك نفر غير از همكاران موسسه از تسهيلات اين صندوق استفاده نكرده است.
ادامه دارد...

ناشناس گفت...

ادامه جوابيه

6- درباره اين ادعاي دروغ مبني بر اينكه روزنامه ايران به هنگام تحويل به مديريت فعلي 6 ميليارد تومان در حساب داشته ، ضمن تكذيب اين موضوع ، خوشحال خواهيم شد كه اگر كسي از چنين حسابي و چنين نقدينگي مطلع است ، اطلاعات آنرا در اختيار روزنامه ايران قرار دهد تا پس از پرداخت مژدگاني ، مبلغ را صرف امور جاري سازيم!
7- درباره عملكرد مديريت فعلي در حوزه مالي و بازرگاني ، ضمن احترام و تشكر از زحمات تمام مديراني كه پيش از اين در موسسه ايران به انجام وظيفه پرداخته اند ، به اطلاع مي رساند با تشكيل سازمان آگهي هاي روزنامه ايران در حال حاضر كف پايه درآمد موسسه به صورت ثابت ماهيانه حدود 300 ميليون تومان افزايش داشته است .
8- مديرعامل موسسه در طول فعاليت در دوره اخير ، تمام سعي و تلاش خود را براي انجام صحيح ، قانوني و شفاف امور به ويژه در بخش مالي بكار بسته است. حتي مبالغ هنگفتي از برخي افراد مرتبط در دوره هاي گذشته بازپس گرفته شده كه به عنوان و وابستگي آنها اشاره نمي شود . اما لااقل انتظار آن است كه برخي سايت هاي دروغگو لااقل به روساي خود كه از صاحب منصبان مدعي در جناح مقابل دولت بوده و از سالها پيش ده ها ميليون تومان به موسسه ايران بدهي دارند ، اشاره كنند كه اگر شما دلسوز اين موسسه هستيد و به احترام مديران قبلي كه با حسن نيت به شما اعتماد كردند ، لااقل بدهي 60 ميليون توماني خود بابت سفارش چاپ روزنامه شخصي خود را به موسسه ايران بپردازيد تا لااقل طلبكاران شما هر روز سراغتان را از ما نگيرند.
9- خاستگاه اصلي حملات تخريبي اخير و نشر اكاذيب ، افترا و تشويش اذهان عمومي عليه موسسه ايران كاملا مشخص و قابل درك است . آنهايي كه امروز از زحمات پرسنل سختكوش و بي ادعاي موسسه ايران احساس نارضايتي مي كنند و حركت هاي نو و شايسته خانواده بزرگ ايران را در نشريات جديدي چون ايران اقتصادي ، ايران چاپ عصر ، 30 روزنامه استاني ايران زمين ،‌ انتشار 16 عنوان كتاب جديد و راه اندازي شبكه ايران ( ايران آنلاين) و ... تحمل نمي كنند ، بايد هم چنين روشهاي منسوخي را در بدست آوردن آبروي رفته خود بكاربندند . حال و روز آنها را درك كرده اما جملگي را به تقوا و رعايت انصاف توصيه مي كنيم.
10- موسسه ايران بدنبال انتشار اين خبر موهن در چند سايت و وبلاگ بي هويت ، شكايت از ايشان را از طريق دستگاه قضايي پيگيري كرده است . اما حال كه چند سايت مدعي اصلاح طلبي نيز با شادماني و شعف ، اينچنين گرفتار اين پرونده شده و خبرهاي دروغ اخير را نقل كرده اند ،‌ با قاطعيت پيگرد ايشان را دنبال خواهيم كرد.

روابط عمومي موسسه فرهنگي- مطبوعاتي ايران

ناشناس گفت...

جوابیه خنده دار موسسه ایران واقعا خنده دار است چون اولین بار یكی از خبرنگاران قدیمی و سرشناس روزنامه ایران اختلاسو تو وبلاگش بنام خرچنگ قورباغه نوشت. اگه دروغه چرا همكار خودشون نوشته؟ پس حتما چیزی بوده كه یك خبرنكار قدیمی اونو نوشته. دلیل دیگه خنده داری جوابیه اینه كه تو جوابیه نوشتن اون خبر اختلاس در چند سایت و وبلاگ بی هویت نوشته شده. اگه در چندسایت بیهویته چرا دو متر جوابیه دادین؟چرا اینقدر سوختین؟ ظاهرا شما نتفهمیدین كه همین وبلاگ ها رسانه های امروزن و حتما نباید روزنامه ای مثل ایران كه بشه توش بخور بخور كردداشت تا بشه رسانه. نخیر وبلاگ های بقول شما بی هویتم رسانه اند.راستی گیریم معاون مالی و اداری موسسه ایران فرار نكرده باشه مدیر بازرگانی موسسه كجاست؟ همون پسر 25 ساله ای كه قبل از آمدن به موسسه ایران از باباش پول توجیبی می گرفت اما یهو به بركت كاوه خان اشتهاردی یكباره مدیر موسسه ای میلیاردی شد و همدست اختلاس معاون اشتهاردی شد؟ روابط عمومی روزنامه ایران بدونه كه دیگه چیزی تو هیچ اداره ای پنهان نمی مونه جزئیات همه چیزو مردم براحتی می تونن در بیارن و مردم دروغ و راستو زود تشخیص می دن و به انكار شما نیست

ناشناس گفت...

اولا روابط عمومي روزنامه ايران نه و روابط خصوصي كاوه اشتهاردي و بر و بچ .
چون اينا روابط عمومي و مسئوليتش رو چند وقتيه كه گذاشتند به مناقصه تا يكي از رفيقاي 25 سالشونو كه احتمالا تازگيها كار پيدا نكرده تو روزنامه ايران به مديريت و حقوق چند ميليوني برسونن و چشمه اي ديگه از عدالت پروري ؟! دولت نهم را در روزنامه ايران حتي تواين روزهاي آخر عمرشون نشون بدن.
ضمنا براي اينكه پاي سازمان بازرسي و مراجع حسابرس به اين روزنامه باز نشه كاوه اشتهاردي تصميم گرفت عليرغم ميل باطنيش يه حكم من درآوردي به آقاي مختلس بده و تا تكليف انتخابات روشن بشه فعلا اون آقا دزده حكم مشاور بگيره .
از اون حكمايي كه فقط راه مفت خوريشون باز باشه والا دردي از روزنامه ايران دوا نميكنه.

ناشناس گفت...

این خبرنگار قدیمی و سرشناس که آدرسش را میدهید متاسفانه الان دچار بحران روحی روانی شده و بعضی از اوقات هم از حالت تعادل خارج می شود و خود زنی میکند .
اخیراً کوش شیطون کر ، قدری حالش داره خوب میشه. امیدواره که
احمدی نژاد رای نیاره و دولت دیگه ای روی کار بیادو او بتونه مدیریت مورد علاقه اش یعنی عشق و عشق بازی را با در اختیار گرفتن محلی ( جا ) دنبال کنه و از نظر فرهنگی که اجر اخروی دارد و اسمش بد در رفته خوب دنبال کند و از او به نیکی یاد کند .
(جمعی از همکارانش)

ناشناس گفت...

من فرامرز سیدآقایی نویسنده وبلاگ خرچنگ قورباغه هستم. از ناشناسانی که سعی دارند توپ اختلاس راتو زمین من بیندازندتشکر می کنم. زحمت نکشید توپ هنوز تو زمین روزنامه است و من اگر منافعم اقتضا کند تمام دانسته هایم را منتشر می کنم اما فعلا لزومی نمی بینم. اختلاس جای دیگری است و موضوعش هم داغ است وگرنه این سوختن ها برای چیست؟من دو سال است که این وبلاگ را دارم هنوز درباره روزنامه ایران چیزی در آن ننوشته بودم تاحدود یکماه پیش که شایعاتی را که در باره 500 میلیون اختلاس در مدیریت مالی و اداری شنیده بودم نوشتم و پس از فشار و تهدید رفقای بامرام کاوه اشتهاردی در روزنامه مجبور شدم آن را پاک کنم اماظاهرا سر درد دل افراد دیگری که از اشتهاردی کینه دارند باز شده و مطالبی در باره روزنامه ایران می نویسند و در کنارش برای صواب و اجر حسینی هم که شده فحشی به من می دهند. آقاجان! دعوای من با روزنامه ایران نه سیاسی است نه چیز دیگر. روزنامه اگر با من مشکل سیاسی دارد من با آن فقط مشکل شخصی آنهم از نوع صنفی دارم . خودتان را خسته نکنید که روزنامه را به جان من و من را به جان روزنامه بیندازیدچون ما دوتا راه خودمان را بلدیم و چون من با همه راحت حرف می زنم و راحت بودنم را از مطالب وبلاگم می توانید متوجه شوید و چون به روشهای نامردی و از پشت خنجرزنی وارد نیستم کسانی که با من دعوا دارند زیاد ضرر نمی کنند. بقیه فحشهایی هم که (به نام جمعی از همکارانش) دادید لایق خود و خاندانتان باد.

ناشناس گفت...

سلام دوستان به
من واقعا تعچب می کنم بعضی ها چطور اینقدر ساده لوحانه نظر می دن و فحاشی می کنن اصلا اینطور نیست تقلب مگه به همین راحتی هاست بابا هر کاندید یه نماینده می فرسته سر هر صندوق و از هر نهاد و سازمان اعم از دولتی و مردمی یه نماینده سر صندوق داره البته خوب صددرصد انتخابات درست نیست اصلا امکانش نیست بالاخره در چند ملیون چند هزارتایی هم اشتباه میشه ولی می بینم بعضی ها اینقدر ابتدایی اظهارنظر می کنن و نکته بعد اینکه بعضی ها می گن موسوی باید رای یم اورد هر کسی انتخاب مردم باشه برای همه ملت محترمه ولی من خودم هر شب با چشمایه خودم اگه نمی دیدم این حرفو نمی زدم هر شب تو شهرستانا ملت با موتور و ماشین می ان بیرون و بوق می زنن و به نفع احمدی نژاد شعار می دن خب من خودم دیدم که بالای 90درصد تو یکی از شهرستانا احمدی نژآدی بودن من تعجب می کنم از اظهار نظر بعضی خوب یه سری به سایت ها بزنیم و نظر سنجی های قبل از انتخابات رو ببینیم واقعا صاحبان قدرت که پشت موسوی اند تو این کشور چکار کردن موسوی نه پرچم دار ازادیه به خاطر سابقه اش نه پرچم دار ازادگی چون نوکر هاشمیه این نتیجه قابل پیش بینی بود اینا تبلیغات زیادی کردن الان شکست خوردن و دارن باز تبلیغات می کنند ادامه تبلیغات گذشته واقعا پول بیت المال این ملت به مزاج بعضی ها جقدر می سازه که حالا که دستشون از اموال این ملت بریده شده اینقنر خودشونو کوچیک می کنن به نظر من هاشمی رفسنجانی خیلی ضایع شد ملت یه نه ی بزرگ بهش گفتن اونا موسوی رو برای روز مبادا نگه داشته بودن و امروز اوردنش ولی این ترفند هم شکست خورد به نظر من مشکل امروز ایران اقتصاد ایرانه و یه کسی باید تو این کشور بیاد و حداقل برای یه مدت که اقتصاد حالیش باشه و تعهد هم داشته باشه یعنی کار بکنه به نظر من احمدی نژاد متخصصه تو شهر سازی و می تونه زیر ساخت ها رو اماده کنه و متعهد هم هست خاکیه شجاعه این موسوی و کروبی چیزی بارشون نبود به خاطر همین هم تو مناظره ضایع شدن حالا محسن رضایی باز یه چیزی بارش بود خلاصه اینا تشنه قدرت بودن که خدا رو شکر بهش نرسیدن و با نه بزرگ روبرو شدن امروز هم جشن بود همه ریخته بودن بیرون شربت می دادن موتوری ها با پرچم ایران و عکس احمدی نژاد من سنم به زمان انقلاب و رجایی نمی خوره ولی انقلاب و رجایی رو درک کردم .
به امید ایران سربلند و پیش روفته که دور از انتظار نیست ...

sheeva گفت...

سلام بر اساس امر بانک مرکزی نرخ تورّم به بیشتر از ۲۰ درصد رسیده. این یعنی حقوق‌ها باید ۲۰ درصد بیشتر بشوند. همه میگویند بسیجیها بهترین حقوق و مزایا را دارند. ما که ندیدیم. نون برای ما هم گران شده. همه چیز برای ما هم گران شده. در یک بلاگ خواندم که ماها بهترین حقوق هارا میگیریم و نرخ تورّم به ما اثر نخواهد داشت.والله به امام قسم اگر این واقعیت داشته باشد.فقط همین را می‌خواستم بگویم.